آرشـــــــام جانآرشـــــــام جان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

آرشام زندگــــــــــی من

شهریور94 شمال

سلام نازنینم اولین مسافرتی که باهم سه نفری رفتیم شمال بودالبته دایی ابوالفضل هم بامااومدشمافقط بغل دایی بودی اصلاپیش منوبابانمیومدی خیلی کم پیش میومدکه میومدی پیش ماروزیکشنبه  94/6/11بودکه حرکت کردیم رفتیم شمال موقع برگشت رفتیم لاهیجان خیلی خیلی خوش گذشت لاهیجان ناهارخوردیم روزجمعه 94/6/16بعدظهرساعت 3بودکه توپارک برای اولین بارخودت تنهایی نشستی ...
2 اسفند 1394

اش دندونی خرگوشک مامان

خرگوشک مامان داشتی دندون خرگوشی درمیاوردی واست اش دندون پختیم البته مامان پروین زحمتشوکشیدن بعد5ماه دندونت ازلثه ات در اومدخیلی اذیت شدی عزیزدلم ...
14 دی 1394

ختنه فسقلی مامانی

عشقم روزسه شنبه عصر زنگ زدم مطب دکترقربانپور واست وقت بگیرم ببریمت ختنه ات کنیم منشی دکترگفت که فرداساعت 8شب ببریمت کلینیک الوندفکرنمیکردم به این زودی وقت بده ازهمون لحظه استرس گرفتم تافرداکه بخوادعملت تموم بشه روزپنج شنبه 94/2/16 ساعت 8شب رفتی اتاق عمل ساعت8.20 عمل شدی ساعت 8.30 اوردنت تواتاقت نیم ساعت بعدهم مرخص شدی تواون یک ساعت ماشین باباروسه بارجریمه کرده بودن ازاینکه بسلامتی عمل شده بودی وصحیح وسالم ازاتاق عمل اومده بودی بیرون خداروهزارمرتبه شکرکردم ...
14 دی 1394